کفش‌های تا به تا

متن مرتبط با «کاری» در سایت کفش‌های تا به تا نوشته شده است

در عصر برده داری کاری نمی توان کرد

  • در عصر برده داری کاری نمی توان کردجز صبر و بردباری کاری نمی توان کرد با زخم های سطحی باید کنار آمدبا زخمهای کاری، کاری نمی توان کرد از دوستان بی شرم آبی نمی شود گرماز فرط بی بخاری کاری نمی توان کرد برگشته ایم آرام فعلا به صدر اسلامغیر از شترسواری کاری نمی توان کرد حتی اگر مصدق باشد رئیس جمهوربا نفت ده دلاری کاری نمی توان کرد امن و شراب بی غش، معشوق و جای خالیدر ساعت اداری کاری نمی توان کرد گفتی نمی توان کرد گفتیم می توان کردحق با شماست آری کاری نمی توان کرد مسلم حسن‌شاهی راویز بخوانید, ...ادامه مطلب

  • من زخم کاری دوست دارم

  • تو هم خنجر بزن، من زخم کاری دوست دارمشبیه موزه هایم، یادگاری دوست دارمشکوه بیستون هستم که از تکرارها خسته‌امبیا فرهاد شو، من کنده کاری دوست دارمفقط لج می کنی من عاشق این کارها هستمگلم من شاعرم ناسازگاری دوست دارمتو دعوت نیستی در خلوتم اما بیا گاهیبیا که میهمان افتخاری دوست دارمتو مثل بهمنی آرامی و محجوب اما منشبیه منزوی، دیوانه واری دوست دارمتو خود را دوست د, ...ادامه مطلب

  • طلبکاریم ما

  • از تناقض‌های عادت گشته سرشاریم ماگاه اصراریم ما، گه‌گاه انکاریم ماهرکجا پا می‌گذاریم اشکمان جاری شودهیئت دیوانگانیم، ابر سیّاریم مادست خالی را پر از تسبیح و تربت می‌کنیمرونق از نام رضا داریم، بازاریم ماکعبه مردم شدیم از بس ترک برداشتیمسینه‌چاک مرتضی هستیم، دیواریم ماروضه می‌خوانیم و خصم روضه، از رو, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها